باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد
عشق نمیخواهم اصلا
فقط دوستم داشته باشد
انقدر که یکی از همین شب های لعنتی
اغوشش را برای من و یک دنیا خستگی ام بگشاید
هیچ نگوید، هیچ نپرسد
فقط مرا در اغوش گرمش بگیرد
بعد همانجا بمیرم تا نبینم
روزهای اینده را
روزهایی که دیگر دوستم ندارد
ودیگر مرا در اغوش نمیگیرد
همان کاری که باید هنگامی که در اغوش تو بودم میکردم
باید می مردم همان موقعی که عاشقم بودی...